بلایای طبیعی و مدیریت آنها
بلایای طبیعی و مدیریت آنها
قدرت اله مهدیخانی
معاون اداره کل مدیریت بحران استان
مقدمه
به بهانه پنجم دیماه سالروز زلزله بم
روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی
طبیعت در دل خود پدیده های بسیاری دارد که بعضی از آنها می تواند برای انسان خطر ساز باشد. این خطرات تحت عنوان بلایای طبیعی یاد می شوند. و بر اساس میزان خطرپذیری انسان و داشته هایش می تواند زمینه ساز بروز شرایط بحرانی شود.
برای شناخت هر پدیده در جهان، لازم است ابتدا ازآن تعریف مناسب و نسبتاً جامعی داشته باشیم، چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب ازآن نمیتوان به ذات پدیده پی برد و آن را به خوبی درک نمود. بنابراین در ادامه تعاریف مختصری راجع به بحران، انواع بحران و مدیریت بحران ارائه می گردد.
بحران
قریب به 5 قرن از ظاهر شدن واژه بحران (Crisin) در زبان لاتین سپری شده است و طی دو قرن اخیر واژههای (Crisis)، (Crise) در زبان انگلیسی و فرانسه از ادبیات گستردهای برخوردار شدهاند. بحرانها و شرایط در برگیرنده آنها بسیار متفاوتند. به همین علت از جنبههای گوناگون خود دارای تعاریف متعددی میباشند. از نظر کارشناسان حوادث طبیعی "واینر" و "کان" در یک نگرش جامع و همه جانبه بحران عبارت است از:
- نقطه چرخشی در رویدادها و کنشها و پیامدهای غیر منتظرهای که به دنبال میآورد.
- شرایطی که واکنش سریع شرکت کنندگان را میطلبد.
- کاهش کنترل بر رویدادهایی که ایجاد شده است.
مفهوم بحران عبارت است از اصطلاحاتی مانند فشار، اضطراب، فاجعه، بلا، خشونت به لحاظ شخصیتی و بیولوژیکی بحران را میتوان معادل تهدید از دست رفتن کنترل بر خود وکنترل بر دیگری دانست. بنابراین تدبیر هر یک داستان متفاوتی دارد.
آنچه مسلم است بحران و شرایط بحرانی باید مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامهریزیهای خاصی انجام شود تا در هنگام وقوع هر بحران غافلگیر نشویم چرا که به اعتقاد کیسینجر "بی توجهی به بحران، ایجاد بحران است".
انواع بحران
به صورت کلی بحرانها به دو دسته بحرانهای طبیعی و بحرانهای انسان ساخت، گروهبندی میشود. در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان، بحرانهای طبیعی و بشرساخت فراوانی به وقوع پیوسته و یا خواهد پیوست. به همین علت توجه به این بحرانها و تلفات و خسارات ناشی از آن حائز اهمیت فراوان است در این مجال به بهانه پنجم دیماه و سالروز زلزله بم ، مختصری راجع به این بلای طبیعی بحث خواهد شد .
تعریف زلزله :
زلزله از جمله پدیدههای زمینشناسی میباشد که به دلیل آثار تخریبی ناشی از آن در زمره بلایای طبیعی دستهبندی میشود. در ارتباط با شکلگیری زلزله بطور خلاصه و بسیار ساده میتوان گفت بر اثر حرکت لایههای زمین، تنشهای فشاری در محل تماس لایهها بوجود میآید. این تنشها باعث تغییر شکل لبه لایهها و ذخیره شدن انرژی میگردد. پس از گذشت زمان و افزودهشدن به این انرژی، سطح انرژی به حدی میرسد که لایه با حرکتی سریع، یکباره انرژی ذخیره شده را تخلیه مینماید. این حرکت باعث ایجاد امواج مختلفی در لایههای زمین گردیده که انرژی آنها لرزشهای زلزله را پدید میآورند. زلزله بدرستی قابل پیشبینی نیست، به صورت ناگهانی، شدید و بدون اطلاع قبلی، در هر زمانی از شبانهروز و در هر فصلی از سال محتمل است.
مدیریت بحران در زلزله :
ادبیات مدیریت بحران بسیار گسترده است یعنی هم مدیریت فجایع بشرساخت مانند جنگ و هم مدیریت فجایع طبیعی مانند زلزله را در بر میگیرد. مدیریت بحران، علمی کاربردی است که از طریق بررسی و تجزیه و تحلیل بحرانها، در جهت یافتن ابزار مناسب برای پیشگیری از بروز بحرانها میباشد و در صورت بروز بحران، در جهت آمادگی لازم برای رویارویی با آن برنامهریزی میکند.
فرایند این برنامهریزی در جهت کنترل بحران، امدادرسانی سریع، بهبودی اوضاع و کاهش آثار بحران به گونهای است که در زمان بسیار کوتاه و با استفاده از منابع موجود، بحران را در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران بازگرداند.
به صورت مختصر میتوان گفت که مدیریت بحران تشکیل شده از سه مرحله مجزاست که عبارتند از:
قبل از وقوع بحران (پیش بینی، پیشگیری و آمادگی)، حین وقوع بحران (مقابله فوری و مقابله اضطراری) و بعد از وقوع بحران (بازیابی و بازسازی)
رابطه بحران با مدیریت بحران در حقیقت بهینهسازی شرایط برای مقابله با بحران و به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن میباشد.
مدیریت بحران = مدیریت اطلاعات اطلاعات درست به افراد درست برای تصمیم درست در مکان و زمان درست
|
امروز پنجم دیماه است . روزی که برای همیشه در خاطر ایرانی ها و خصوصا کرمانی ها حسی از حزن و اندوه را به همراه دارد. در سحرگاه پنجم دیماه سال ۸۲ زلزله ای به جان بم افتاد و در چند ثانیه تعداد بیشماری از هم میهنانمان را به کام مرگ کشاند. خانواده های زیادی سیاه پوش شدند. نگاه دنیا به بم دوخته شد. ارگ استوار فرش زمین شد و حنجره طلایی آواز خوان شهیر بمی بسطامی برای همیشه سکوت کرد. مرد ، زن ، پیر و جوان به آغوش مرگ غلتیدند.
کمک های داخلی و بین المللی راهی شهر مصیبت زده شدند و وعده های بیشمار در صفحه اول جراید برای ساختن «بم» تیتر شد.
از آن روز سالها می گذرد. وعده های بر زمین مانده بسیارند. اما هنوز همان قبرستان بم تنها مرحم دلهای بازماندگان شده است . زلزله 3.6ریشتری بم در سال 82 یک ایران را اندوهگین کرد
بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن ثانیه های تلخ ، حال چه آرامشی را برای بازماندگان ساخته ایم؟
سایه فاجعه بم بر روی کلانشهرها :
باید بگویم که ما هنوز تجربه یک اتفاق بزرگ در کشورمان را نداریم و علیرغم پیشرفتهای چشمگیر تکنولوژی، هنوز آماده نیستیم. تجربه اتفاقاتی همچون سیچوآن چین، حادثه ژاپن و آمریکا را نداریم و به همین علت اسم حادثه که به میان میآید همه شانه خالی میکنند چرا که همه معتقدند تجربه بم بس است. اما بم یک حادثه شهری نبود و حالا با توجه به آپارتمانهای و ساختمانهای بلند درکلانشهرها، چند بم بر روی هم داریم و قطعا برخی از مناطق شهری ما از بم شلوغتر خواهد بود و از آنجایی که هیچ کدام مان تجربه حادثه در شهر را نداریم، نمیتوانیم نظر درستی بدهیم. اما ما تنها هشدار و آگاهی میدهیم، ولی هنوز ساختمان بلندی تخریب نشده که ببینیم امدادرسانی در آن چقدر سخت است.
حال که همه بر این باوریم «ببینیم چه میشود» بزرگترین سم امدادرسانی کشور است، چرا که همیشه امیدواریم زلزلهای در پایتخت و یا سایر کلانشهرهایمان رخ ندهد و این آرزو تنها به آن دلیل است که درک درستی از خطر نداریم.
در مورد زلزله بم، ترافیک جاده بم – کرمان و ترابری هوایی یادمان نرفته : چه کسی فکر میکرد که ارگی که نشان از صلابت 1000 ساله بم بود با خاک یکسان شد . پس از وقوع زلزله در شهر بم همه درخواست کننده بودند، از مردم عادی گرفته تا مدیران و امدادگران و این درس بزرگی برای همه بود ما در کلانشهرها، مشکل بزرگتری داریم که باید فکری به حال آنها اندیشیده شود. که اگر روزی در یکی از این کلانشهر ها اتفاقی افتاد بتوانیم به وظیفه ذاتی خودمان را در برابر مردم به خوبی انجام دهیم .
به یک چشم بر هم زدن 13 سال از زلزله بم گذشت؛ زلزلهای که نه تنها بم، بلکه میتوان گفت کل دنیا را لرزاند؛ زلزلهای که سبب شد درهای آسمان بم بر روی بسیاری از کشور ها باز شد . اما حالا پس از 13 سال که به آن روزها مینگریم، میبینیم بم صحنه کارزار امدادگرانی بوده است که نه تنها به جدال با خشم زمین پرداختند، بلکه غصه عدم مدیریت بحران را نیز خوردهاند. مدیریتی که پس از زلزله بم قرار شد سازمان شود اما آزمایشی! و حالا با آنکه دیر شده اما شاید بتوان از زلزلهای که حدود 30 هزار نفر را به کام مرگ کشاند نیز درس عبرت گرفت و یا حتی میتوان خدا خدا کرد که زلزلهای به مانند آن رخ ندهد چرا که اگر رخ دهد، قطعا بسیاری از افراد و سازمانها در امتحان پوشش آن مردود میشوند.